Friday, January 27, 2012

محبوبیت مردمی: کورش یا نبونید؟

پردهٔ اول:
 کورش در سطرهای سوم تا نوزدهم منشور مدعی می‌شود که مردم بابل از نبونید (شاه بابل) ناراضی بودند و او را شاهی می‌دانستند که اندوه و غم، سختی معاش، و رنج و آزار و مرگ برای مردم خود آورده بود. کورش می‌گوید که مردم بابل از خدای بزرگ خواستند که شاهی خوب برای آنان بیابد و خدای بزرگ هم پس از اینکه سراسر جهان را گشت، کورش را یافت و از او حمایت کرد تا شاه بابل شود. آنگاه همه مردم از پادشاهی کورش که توأم با راستی و عدالت بود و آنان را از غم و مرگ رهایی داده بود، خوشنود شدند و او را شادباش گفتند.
پردهٔ دوم:
 داریوش در بند شانزدهم از ستون اول کتیبه بیستون گزارش می‌کند که شخصی به نام نَدینتوبِل که خود را پسر نبونید معرفی می‌کرد، قیام کرد و با حمایت همه مردم شاه بابل شد. داریوش چند ماه بعد و در بند چهاردهم از ستون سوم همان کتیبه مجدداً گزارش می‌کند که شخص دیگری نیز به نام اَرَخَه که خود را پسر نبونید معرفی می‌کرد، قیام کرد و با حمایت همه مردم شاه بابل شد. هر دوی این قیام‌ها توسط داریوش سرکوب شدند.

حال سؤال اینجاست که تناقض بین گزارش‌های کورش و داریوش چگونه حل می‌شود؟ اگر مردم از نبونید ناراضی بوده و خواهان کورش بوده‌اند، چگونه است که دو نفر می‌توانند با ادعای انتساب خودشان به نبونید (که علی‌القاعده باید منفور باشد)، اینچنین محبوبیت مردمی کسب کنند و به شاهی برسند. آن هم در شرایطی که فقط هفده سال از زمان نبونید می‌گذشته و بسیاری از مردمان بابل، هم خاطره پادشاهی نبونید را به یاد داشته‌اند و هم خاطره پادشاهی کورش را.
 اگر سخن داریوش درست باشد، نشان می‌دهد که نبونید به اندازه‌ای محبوبیت داشته که کسانی برای کسب حمایت مردم، خود را پسر او معرفی می‌کرده‌اند.
پاسخ این تناقض به سه شکل قابل حل است: ۱- کورش سخن نادرستی گفته و چنین ادعایی را برای توجیه حمله خودش به بابل مطرح کرده است.
۲- داریوش سخن نادرستی گفته و آن قیام کنندگان، خودشان را به نبونید منتسب نکرده بوده‌اند. ۳- هر دو درست گفته‌اند.
 به این صورت که مردم بابل واقعاً از نبونید ناراضی بوده‌اند، اما پس از کسب تجربهٔ حکومت و رفتار کورش، متوجه می‌شوند که نبونید با همه معایبش، بهتر و قابل تحمل‌تر از او و دیگر هخامنشیان بوده است. در نتیجه پادشاهی از نسل او را بر هخامنشیان ترجیح می‌داده‌اند. پاسخ چهارمی برای حل این تناقض به نظرم نمی‌رسد.
قایناق:
http://ghiasabadi.com

وزیر آموزش و پرورش ایران: فارسها ٣٠ درصد از اهالي ايران را تشكيل مي دهند

 (http://demoqrafi.blogspot.com

حمید‌رضا حاجی‌بابایی وزیر آموزش و پرورش ايران در مراسم کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ويژه ى بزرگداشت روز ملی پژوهش سخن  گفت:
"۷۰ درصد دانش‌آموزان در سراسر کشور دو زبانه بوده و پس از ورود به کلاس اول و گذراندن یک سال تحصیلی هنوز زبان مادری آنها به فارسی تبدیل نشده است"
حمید‌رضا گفت: از اين كه کودكان غيرفارس نمى توانند با كودكان فارس در امور درسى رقابت كنند و روند تعليم و تربيت را همگام با آنان سپرى نمايند،  ناخشنوداست.
http://www.qirmiz.com/hot-topic/%d8%a7%d9%82%d8%b1%d8%a7%d8%b1-%d9%88%d8%b2%db%8c%d8%b1-%d8%a7%d9%85%d9%88%d8%b1-%d8%ae%d8%a7%d8%b1%d8%ac%d9%87-%d8%a7%db%8c%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d8%a8%d9%87-%d8%aa%d8%b1%da%a9-%d8%a8%d9%88%d8%af%d9%86-%d8%a7%da%a9%d8%ab%d8%b1%db%8c%d8%aa-%d9%86%d8%b3%d8%a8%db%8c-%d8%a7%db%8c%d8%b1%d8%a7%d9%86%db%8c%d8%a7%d9%86/

وزیر امور خارجه ایران در دیدار با وزیر امور خارجه ترکیه: 40%مردم ایران به زبان ترکی صحبت می کنند

علی اکبر صالحی در ورود به ترکیه، در گفتگو به خبرنگاران در فرودگاه اسن بوغای آنکارا،به سئوالات مختلف آنها پاسخ داد.

به گزارش سایت اینترنتی TRT فارسی از جریان سفر وزیر امور خارجه ایران به ترکیه در جریان این سفر صالحی اعلام نمود که 40% مردم ایران ترک زبان می باشند. این اولین اظهار نظر رسمی یک مقام دولتی ایران در مورد درصد ترک نژادان این کشور می باشد.

صالحی با تاکید به وجود روابط بسیار مطلوب ما بین ترکیه و ایران اعلام داشت، ٤۰ در صد از مردم ایران به زبان ترکی تکلم کرده و این نیز پیوند مستحکمی ما بین دو کشور تشکیل میدهد.
علی اکبر صالحی وزير امور خارجه ایران در در دیدار خود از آنکارا اظهار داشت: ايران و تركيه با داشتن مشتركات بسيار دو كشور برادر بشمار مي‌روند. بیش از ٤۰ درصد از مردم ایران به زبان ترکی سخن می گویند. این دو ملت در طول ٤۰۰ سال گذشته هيچ تقابل مرزي با يكديگر نداشته‌اند. کمتر مي‌توان دو ملتي را يافت که در اين حد داراي اشتراکات باشند.

Tuesday, January 24, 2012

واژه ترك در اسناد و كتيبه هاي تاريخي :
 قديمي ترين آثار و كتيبه هايي كه در آن از اقوام ترك پيرامون درياچه اورميه نام برده شده كتيبه هاي آشوري و سپس اورارتويي است بنا به نوشته « يامپولسكي » در كتيبه هاي آشوري سده چهارده قبل از ميلاد (3500 سال پيش )از تركها با نام « توروك» ياد شده و موطن اصلي آنان مناطق پيرامون درياچه اورميه ذكر شده است (1). البته اين اسناد نتيجه كاوشهاي باستاني تا چند سال اخير بوده و يافته هاي باستان شناسي در آينده و قرائت حدود 10000 لو حه ايلامي و سومري كه در دانشگاه « شيكاگو» انبار شده (2)پرده از تاريخ بر خواهد داشت .
قرابت و هم ريشه بودن زبان تركها و سو مري ها اين احتمال را به يقين مبدل مي سازد كلمه ترك در منابع تاريخي به اشكال مختلف آمده از جمله در آثار«هرودوت»، « تارگيتا » در منابع علمي « تورخا » و منابع چيني «توكوئه» و «توركيش»(3) و در تورات از «يافث بن نوح» به عنوان پدر اتراك نام برده شده است نيز در منابع يوناني از قبايل تورك زبان سابيرها .كنگرلو ها ،هونها ،سكا هاو… به عنوان ساكنان غربي درياچه خزر نام برده شده است (4) .

(1). پرفسور زهتابي » ايران توركلارينين اسكي تاريخي», ص376
(2) »بار تولد» ، خاور شناسي در روسيه و اروپا ص35 و  شاپور رواساني ، جامعه بزرگ شرق ص158
(3) دكتر هيئت،توركلرين فرهنگ تاريخينه بير با خيش ص17 .
 (4) رضا كسگين ، هويت ايراني و زبان تركي ص11

نشریه ایشیق شماره یکم
بحث زبان در قرآن
اِنَّ في خَلقِ السَّموَاتِ و الاَرض و اِختِلافِ اَلسِنَتِکُم لایَاتٍ لِلعَالِمین.

همانا در خلقت آسمانها و زمین و در اختلاف وگوناگونی زبانهای شما هر آینه نشانه ها یی است برای دانشمندان.

و مِن آیاتِهِ خَلقُ السَّمَوَاتِ والاَرض و اِختِلافُ اَلسِنَتِکُم و اَلوَانِکُم اِنَّ في ذَلِکَ لایَاتٍ لِلعَالِمیِن.

و از نشانه های اوست آفرینش آسمانها و زمین و گوناگونی زبانها و رنگهای شما همانا درآن نشانه هایی است برای دانشمندان. "سوره روم آیه 22".

با بررسی دقیق و موشکافانه این آیات شریفه و تطبیق آن با زمان، و با قراردادن آیه شریفه اِنََّ اَکرَمَکُم عِندَاللهِ اَتقکُم (همانا گرامی ترین شما پرهیز کار ترین شماست) در کنار این آیات که اختلاف رنگ و زبان انسانها را از همدیگر بیان می کند به نکته جالب توجهی در این آیات شریفه پی می بریم.

خداوند متعال خود در آیات فوق عمده تفاوتهای انسانها را در دو چیز بیان می کند اولی در رنگ و دومی در زبان.

اولا چرا خداوند انسانها را متفاوت آفریده و آنها را از یک نژاد و قوم نیافریده و فلسفه این تفاوتها در چیست؟

خداوند متعال با بیان تفاوتهای زبانی و رنگ انسانها به خود می بالد و آن را از آیات بزرگ خویش شمرده و این تفاوتها را با خلقت آسمانها و زمین برابر می داند و آن را مایه تفکر و تعقل عالمین یعنی دانشمندان می داند.

و انسان را به حفظ و پاسداشت این دو عطیه گرانبها یعنی "زبان" و "رنگ" دعوت می کند که "ان فی صنعه و خلقته لطف و حکمة للعالمین" که در کار خدا حکمتی است بس عظیم.

اِنّا جَعَلناکُم شُعُوبَاً وقَََبائِلاً لِتَعارَفُوا. همانا ما قرار دادیم شما را گروه ها و قبائل متفاوت تا همدیگر را بشناسید.

حکمت این تفاوتها بسیار عظیم است که انسان با اندکی تامل و تفکر، نمونه هایی از این حکم را در می یابد که زبان و رنگ باعث ایجاد علقه و اتحاد بین یک ملت می شود و آنها را گرد هم می آورد و باعث بوجود آمدن نظامهای اجتماعی و خانوادگی و زمینه ساز رشد و تعالی انسان می شود و زندگی هدفمند را فراهم می سازد. منظور از رنگ، نژاد انسان است، که نژادهای متفاوت رنگ پوستشان نیز متفاوت است چرا که مثلا نژاد روس زرد پوست و آنگولا ساکسون سفید پوست است. طریقه پاسداشت این نژاد هم، نه به رخ دیگران کشیدن بلکه اطلاع از تاریخ و فرهنگ و رسوم پیشینیان وحفظ و پاسداشت رسوم ثواب آنان و تعلیم و تعلم تاریخ پیشینیان است چنانچه حضرت علی علیه السلام در نامه 31 نهج البلاغه امام حسن مجتبی علیه السلام را به فراگیری تاریخ دعوت می کنند.

و طریقه پاسداشت زبان هم، تکلم و کتابت به زبان مادری هر انسان است که ابتدایی ترین حق یک ملت است.

مجموعه زبان و نژاد و زیر مجموعه های این دو را فرهنگ یک ملت می نامند و اگر ملتی فرهنگ خود را ازدست بدهد و استحاله و آسیمیله شود همیشه و در طول تاریخ مورد استثمار دیگر ملل و فرهنگ ها قرار می گیرد. چرا که استثمار اقتصادی و اجتماعی از استثمار فرهنگی آغاز می شود. که دانشمندان و جامعه شناسان برای مقابله با تهاجم فرهنگی بیگانه تکیه بر فرهنگ خودی و تقویت آن را، راه کار مقابله می دانند.

قرآن کریم این تفاوت را مایه رشد و پیشرفت آدمیان می داند ودر کنار بیان آن از مطلب دیگری انسان را بر حذر می دارد و آن اینکه انّ اُکرَمَکُم عِندَاللهِ اَتقاکُم یعنی ای انسان به رنگ و زبان خود بیهوده مبال و غرّه مشو که تمامی زبانها و رنگها آفریده اویند.

و هر آنکس که به زبان و رنگ خود ببالد و غرِّه شود و زبان و رنگ خود را مایه برتری بر دیگران بداند و هیچ حقی به سایر زبانها و رنگها قائل نشود و در صدد نا بودی زبان، فرهنگ، تاریخ و هویت آنان بر آید به حکم قرآن نژاد پرست است.در مقایسه بین رنگ و زبان آنچه نمود بیشتری نسبت به نژاد پرستی دارد رنگ است ما امروزه کشور آمریکا را مهد نژاد پرستی رنگ می دانیم که برای سرخ پوستان و سیاه پوستان در اجتماع خود هیچ حقی را قائل نیست.

اما در زمینه زبان ...

در کشورهایی مثل چین با 5 و سوئیس با سه زبان رسمی و ... چندین زبان، زبان رسمی می باشد. و حتی در کشوری مثل هلند اگر 10 خانواده غیر هلندی که تابعیت آن کشور را دارا هستند به آموزش و پرورش نامه ای بنویسند مبنی بر فراهم نمودن زمینه تحصیل در زبان مادری فرزندانشان، دولت موظف به فراهم سازی این زمینه است. حال ما که ندای ام القرایی جهان اسلام را سر می دهیم به قرآن بیشتر عمل می کنیم یا کشوری مثل هلند.

حجت الاسلام داوودی-قم
چنلی بئل سایی 5 (آذر-1385 )

Monday, January 16, 2012

زیبایی کمال زبان ترکی

هرمن وانبری (Herman vanberi) می نویسد: زیبایی کمال زبان ترکی تا بدان پایه است که جایگاه آن حتی از زبان عربی که گفته می شود :گویا از طرف زبان شناسان زبده ای ساخته و پرداخته شده و سپس جهت استفاده در اختیار آنان قرار گرفته است، نیز شامخ تر می باشد . ماکس مولر (Max Muller) زبان شناس شهیر قرن ۱۹ م. بر این باور است که:"ابزار گرامری زبان ترکی چنان منظم و قانونمند، چنان کامل می باشد که این تصور را به ذهن متبادر می سازد که شاید بنا به رهنمود یک فرهنگستان، از سوی زبان شناسان خبره ساخته و پرداخته جهت استفاده ارائه شده باشد".
زمانی که ما زبان ترکی را با دقت و موشکافی می آموزیم، با معجزه ای روبرو می شویم که خرد انسانی در عرصه زبان از خود نشان داده است. گفتنی است سازمان بین الملل علمی فرهنگی یونسکو طی آماری زبان ترکی را سومین زبان زنده و با قاعده دنیا معرفی کرده است.
منابع :
۱- تاریخ دیرین ترکان ایران(پروفسور دکتر محمد تقی زهتابی)
۲- نگاهی نوین به تاریخ دیرین ترکهای ایران (تالیف : محمد رحمانی فر)

Sunday, January 15, 2012

جمعيت ترکان ايران چقدر است؟

 براساس اطلاعات منبع زبان شناسيSIL (1) ترکيب جمعيتي ايران در سال 1998 به صورت زير بوده است:
جمعِت کل ايران بر اساس آمار دولتي 65758000
متکلمين زبان ترکي آذربايجاني 23500000
قشقايي ها (ترکي آذربايجاني) 1500000
متکلمين ترکي خراساني (نزديک به ترکي آذربايجاني) 400000
متکلمين زبان ترکي ترکمني 200000
متکلمين زبان فارسي* 22000000
متکلمين زبان لري* 4280000
متکلمين زبان کردي و کرمانجي* 3450000
متکلمين زبان گيلکي* 3265000
متکلمين زبان مازندراني* 3265000
متکلمين زبان عربي 1400000
متکلمين زبان بلوچي* 856000
متکلمين زبان تالشي و تاکستاني* 332000
متکلمين زبان ارمني 170800
بقيه زبان ها 700000
متاسفانه تا کنون سرشماري رسمي و درستي براي تعيين ترکيب جمعيتي ايران صورت نگرفته و آمارهاي موجود اکثراٌ مغرضانه و در جهت کم نشان دادن جمعيت ملت هاي غيرفارس در ايران بوده است. بر اساس اين آمار بدون در نظرگرفتن ترکان ترکمني 4/25 ميليون نفر (62/38% جمعيت ايران ) بوده و اکثريت نسبي اين کشور را تشکيل مي دهند که اين رقم را تا 30 ميليون نفر نيز تخمين زده اند. جمعيت فارس زبان ها نيز 22 ميليون نفر مي باشد. بر اساس اين آمار جمعيت ترک هاي ايران حدود 27400000 نفر مي باشد و کل متکلمين زبانهاي خانواده ايراني ( نه لهجه ها يا گويش هاي فارسي! که با علامت * مشخص شده است) 37500000 مي باشد. پس ايران نه فقط سرزمين ملت فارس بلکه سرزمين ملت هاي مختلف ترک و کرد و عرب و فارس و بلوچ و ... است.
لازم به ذکر است که حدود  بیش از 9 ميليون ترک آذربايجاني در جمهوري آذربايجان، بيش از 600000 نفر در ترکيه و حدود دو تا سه ميليون نفر در عراق (عمدتا در شهر های کرکوک و اربیل و اطراف آن) زندگي ميکنند.
ترکان آذربايجاني در شهر هاي مختلف ايران و بخصوص استان هاي آذربايجان شرقي، آذربايجان غربي، اردبيل، زنجان، همدان، قزوين، تهران و مرکزي و بخشهايي از استان هاي گيلان، کردستان و کرمانشاهان زندگي ميکنند. بخش عمده ملت ترک در جنوب ايران در استانهاي فارس، اصفهان، بوشهر، کرمان، چهارمحال وبختياري و استان هاي مجاور و عمده ملت هاي ترک، در شرق ايران در استان هاي خراسان شمالي و رضوي، گلستان و مازندران ساکن هستند. (23)
بد نيست بدانيم که کشور ايران از بابت جمعيت ترکها بعد از ترکيه در رتبه دوم قرار دارد و تهران نيز بعد از استانبول دومين شهريست که بيشترين جمعيت ترک را در خود جاي داده است.

نکته جالبتر اینکه در عرض این سالها نه تنها جمعیت ترک ها افزایش نیافته بلکه رو به کاهش نیز هست و فقط جمعیت فارسها با سیر صعودی فاحشی در حال رشد است !!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟

Mother Tongue

An individual's mother tongue is a means for a person to participate in the knowledge
of the social work. Another influence of the mother tongue is that it causes the reflection and
learning of successful social patterns of acting and speaking. It is, in fact, in charge of
differentiating the linguistic competence of acting. Language is the most impressive
instrument in the progress of any human being. It is the greatest asset we possess. A good
understanding of language is equal with a sound ability to think. In other words, language and
thought cannot be separated. Language has an important part in supporting personDs identity
and in helping people understand where they fit in the new environment. The acquisition of
language is essential not only to personDs cognitive development, but also to their social
development and wellbeing. The early years are recognized as the foundation years for
personDs development. In particular, the first six years are crucial for young children in
developing their first language and cultural identity, and it is during these early years that
children build up their knowledge of the world around them (Clarke, 2009).
All the praise that is heaped on the languages as an educational tool is due in double measure
to the mother tongue, which should be called the ‘Mother of Languages’ in which every new
language can only be established by comparison with it. Therefore, the mother tongue is, for
all school subjects including foreign language learners, a child’s strongest ally and should be
used systematically.
With using the mother tongue, we have
(1) Learnt to think,
(2) Learnt to communicate and
(3) Acquired an intuitive understanding of grammar.
The mother tongue is therefore the greatest asset people bring to the task of foreign language
learning and provides a Language Acquisition Support System (Butzkamm, 2003).

INTRODUCTION TO THE MOTHER TONGUE

“Hammerly (1991) estimates that the judicious use of the mother tongue (MT) in carefully crafted techniques can be twice as efficient (i.e. reach the same level of second language proficiency in half the time), without any loss in effectiveness, as instruction that ignores the students‟ native language” (Hammerly, 1999, as cited in Butzkamm, 2003, pp.36-37).
An individual's mother tongue is a means for a person to participate in the knowledge of the social work. Another influence of the mother tongue is that it causes the reflection and learning of successful social patterns of acting and speaking. It is, in fact, in charge of differentiating the linguistic competence of acting. Language is the most impressive instrument in the progress of any human being. It is the greatest asset we possess. A good understanding of language is equal with a sound ability to think. In other words, language and thought cannot be separated. Language has an important part in supporting person′s identity and in helping people understand where they fit in the new environment. The acquisition of language is essential not only to person′s cognitive development, but also to their social development and wellbeing. The early years are recognized as the foundation years for person′s development. In particular, the first six years are crucial for young children in developing their first language and cultural identity, and it is during these early years that children build up their knowledge of the world around them (Clarke, 2009).